جینگیل

مراجعه به متخصص تغذیه برای بار دوم

هوا بارونی و سرد بود و ما تازه از تهران رسیده بودیم قم. سریع رفتیم سمت صفاییه و چون اونجا جا پارک نبود همسری گلم رفت تو کوچه پس کوچه ها جا پارک پیدا کنه ولی من و جلو آزمایشگاه پیاده کرد. رفتم آزمایشگاه جواب و گرفتم و بدو بدو رفتم دکتر. طبق معمول آسانسور قابل استفاده نبود و من مجبور شدم بدو بدو از پله ها برم بالا. خلاصه چهار نفر قبل من اونجا بودن و کلی باید تو انتظار می نشستم. خانوم دکتر جواب آزمایش ها رو دید گفت چربی خونم بالاست و میزان کلسترول خوب خونم پایینه!!!!!!!!!! بعد بلافاصله گفت تنت ، عضلاتت درد میکنه منم گفتم آره مخصوصا صبحها انگار کتک خوردم دکتر گفت چون فقر ویتامین دی داری!!!!!!! دیگه برام کلی دارو نوشت و رژیم داد و گفت باید رعا...
25 آذر 1391

بدون عنوان

خدایااااااااااااا کمکم کن! که بتونم روزمرگی سنگین زندگیم و تحمل کنم! کمکم کن بتونم خیلی چیزا را تغییر بدم! کمکم کن بتونم به کسانیکه عزیز بودن و دلم و شکستن یه فرصت دوباره بدم! به خودم یه فرصت دوباره بدم!!!!!!!
9 آذر 1391

امروز جواب آزمایشاتم و گرفتم

امروز روز بیست و یک پریودیم بود رفتم آزمایشگاه آزمایش دادم که سه تا لوله خون گرفت و آزمایش ادرار انجام دادم. بعد تست سل و روی دستم انجام داد. با یه سرنگ انسولین زیر پوستم میکروب سل و وارد کرد و بلافاصله دستم ورم کرد. دور منطقه تزریق و یه دایره کشید و گفت تا شش ساعت بهش آب نزنم. بعدش جواب آزمایش روز سوم و گرفتم و دیدم ای دل غافل پرولاکتین و تیروییدم بالااااااست! خلاصه علی رغم اینکه گفته بودن تا جواب تمام آزمایشاتت و نگرفتی نیا اما رفتم اتاق مامایی و گفتم جواب آزمایشم و گرفتم و این دو تا هورمون بالاست. ماما گفت برو برای ویزیت دکتر وقت بگیر. دوباره هفده تومن ناقابل واریز کردم. چون ساعت نه و نیم بود و طبق معمول دکتر در حال عمل بود برگشتم خونه و ...
1 آذر 1391

خیلی خسته شدم

نمیدونم چرا چند وقته هرچقدر می دوم نمیرسم. کارم شده جون کندن و عرق ریختن و خوبی کردن و زخم خوردن و دم نزدن. خسته شدم از اینهمه دعاهایی که بی نتیجه میمونه از اینهمه نذرهایی که من و به هیچکدوم از  مرادهام نمیرسونه. خدایا دلم ازت خیییییییییییلیییییییییییییییییییییییییییییییی گرفته. انگار با من قهری. همه میگن صبر کن کارای خدا بی حکمت نیست منم میدونم اما نمیدونم خدا یادشه که صبر بنده اش هم یه حدی داره! داغونم از تو داغونم! دارم دیووونه میشم!!! نمیدونم چرا هرچی نامرده جلو پام سبز میشه! هرچی بد شانسی سر من میاد! کلا ورق خوشبختیم برگشته! زندگیم پر شده از آدمای دوزاری......... محرم شروع شده اما چند سال زندگی من محرمه... هرجا میرم و هر کار میکنم ...
1 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جینگیل می باشد